مقاله علل عدم تصریح به نامهای اهل بیت در قرآن کریم

مقاله علل عدم تصریح به نامهای اهل بیت در قرآن کریم مقاله علل عدم تصریح به نامهای اهل بیت در قرآن کریم

دسته : فقه و حقوق اسلامی

فرمت فایل : word

حجم فایل : 42 KB

تعداد صفحات : 18

بازدیدها : 643

برچسبها : دانلود مقاله

مبلغ : 5000 تومان

خرید این فایل

مقاله علل عدم تصریح به نامهای اهل بیت در قرآن کریم

مقاله علل عدم تصریح به نامهای اهل بیت در قرآن کریم

 

این مقاله در 18 صفحه می باشد .

مقدمه:

از ظاهر آیات و روایات استفاده می شود، که همه چیز در قرآن آمده و خداوند از ذکر مطلبی در آن فروگذار نکرده است چنانکه در قرآن می خوانیم: «وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ»؛ (ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز است). و «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ء»؛ (ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم) ، در نهج البلاغه نیز آمده است: «وَ فِی القُرآنِ نبأُ ما قَبلِکُم وخَبَرُ ما بَعدِکُم وحُکمُ مَا بَینِکُم»؛ (در کتاب خدا اخبار پیشینیان و خبرهاى آینده و احکام مورد نیاز شما موجود است).

از طریق اهل سنّت نیز از صحابى معروف «ابن مسعود» نقل شده: «ِانَّ فِیه عِلمُ الاَوَّلینَ و الآخِرِین»؛ (در قرآن علم اوّلین و آخرین است).

با این حال، ما احکام جزئی مختلفى را مى‏بینیم که در قرآن نیامده مثلا، تعداد رکعات نماز، اجناس و نصاب زکات، بسیارى از مناسک حج، عدد سعى صفا و مروه و دورهاى طواف و مسائل دیگرى در زمینه حدود و دیات و آداب قضاوت و شرایط معاملات و نام ائمه و...

برخی از اهل سنّت یا وهابیان بدون توجّه به مسائلی که در قرآن نیامده با طرح این مساله که: چرا نام حضرت علی(علیه السلام) در قرآن نیامده؟ سعی دارند از این مساله، بر ردّ ادعای شیعه بر ولایت ایشان استفاده کنند. سعی ما در این مقاله ردّ این ادعاها و شرح و بیانی در اطراف این مسائل می باشد.

 

معرفی جانشینان رسول الله(صلی الله علیه وآله) در قرآن

آنچه در بحث جانشین رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم) مهم است، معرفی او برای مسلمانان است زیرا در جای خود به اثبات رسیده است که این مقام انتصابی است و این چنین فردی باید توسّط خداوند انتخاب شود؛ حال چه اشکال دارد که این معرفی در قرآن با ذکر اوصاف باشد سپس رسول خدا این فرد را با ذکر نام و نشان دادن مصداق به مردم بشناساند.

ما وقتی به قرآن مراجعه می کنیم، می بینیم خداوند به دو طریق افراد را معرفی کرده است، گاهی افراد را به نام معرفی کرده، مانند برخی از پیامبران که در سوره مریم از آنها نام می برد و می گوید: «اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیمَ... وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مُوسى... وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ ... وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِدْریسَ ... » .

بعضی اوقات هم فرد مورد نظر را با اوصاف معرّفی کرده، مانند داستان حضرت سلیمان(علیه السلام)، که می فرماید: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتاب...‏»؛ (کسى که دانشى از کتاب (آسمانى) داشت گفت...).

در عرف مردم نیز همین دو روش در مقام معرّفی افراد جاری است و از روش دوم چه بسا بیشتر هم استفاده می کنند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی(دام ظله) می فرمایند: « چه بسا معرفی از طریق ذکر فضائل و خصوصیات، راه بهتری برای معرفی افراد باشد زیرا اسم افراد اختصاصی نیست و احتمال سوء استفاده از آن توسط دیگران می باشد کما اینکه در مورد حضرت مهدی (عج) برخی سوء استفاده کرده و نام فرزندان خود را مهدی یا محمد می گذاشتند، «على» هم فقط نام حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) نبوده، همان‏گونه که «ابوطالب» تنها کنیه پدر بزرگوارش نبوده است، بلکه نام و کنیه افراد متعدّدى در میان عرب «على» و «ابوطالب» بوده، بنابراین اگر نام «على» صریحاً در قرآن ذکر مى ‏شد، شاید افرادی آن را بر «على» دیگرى تطبیق مى‏ کردند» یا لااقل چنین احتمالی در اینصورت می رود و حال آنکه در روش دیگر چنین احتمالی نمی رود بدین جهت بهتر همان‏ است که با ارائه ویژگى‏ ها و صفات ممتاز و منحصر به فرد حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) به معرّفى او پرداخته شود، تا قابل تطبیق بر هیچ کس، جز وجود مقدّس آن حضرت نباشد.

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید